English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4549 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landing U فرود ژیمناست به زمین
landings U فرود ژیمناست به زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
split lean U پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
coffee grinder U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinders U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
line of fall U خط فرود گلوله به زمین
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
ease turn U سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
plunging fire U تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
control surface U کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
gymnasts U ژیمناست
gymnast U ژیمناست
full U چرخیدن ژیمناست
leaps U جهش ژیمناست
leap U جهش ژیمناست
fullest U چرخیدن ژیمناست
leaped U جهش ژیمناست
tumblers U ژیمناست زمینی کار
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
cuts U درو زدن ژیمناست
cut U درو زدن ژیمناست
tumbler U ژیمناست زمینی کار
stag leap U پرش پا باز ژیمناست
straddle vault U پرش پا باز ژیمناست
stutz U عقبگرد جلو ژیمناست
doubled U دوبار چرخش کامل ژیمناست
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
toe stand U ایستادن ژیمناست روی نوک پا
monkey hang U اویزان شدن ژیمناست با یک دست
croup U انتهای خرک نزدیک ژیمناست
doubled up U دوبار چرخش کامل ژیمناست
english hand balance U بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
muscle up U بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
support U تکیه بدن ژیمناست روی دستها
single leg balance U حرکت تعادلی بدن ژیمناست روی یک پا
dismounting U پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
upper arm hang U اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
swing half turn U تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
spot U کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
dismount U پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
dismounts U پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
spots U کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
near side U سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
chest roll U چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
swan scale U تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
planche U وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
extending U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extend U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
wraparound U چرخش 063 درجهای ژیمناست ازبالای ناحیه ران
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
extends U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
stockli U حرکت روی خرک ازانتها به وسط یا بعکس بادایره زدن ژیمناست از پهلو
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
seat U وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seats U وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seated U وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
tailwater U فرود اب
downstream U فرود اب
drops U فرود
dropping U فرود
land U فرود
splashdown U آب فرود
splashdowns U آب فرود
dropped U فرود
drop U فرود
abseils U فرود
abseiled U فرود
abseil U فرود
line of fall U خط فرود
landings U فرود
landing U فرود
abseiling U فرود
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
instrument landing U فرود کور
pits U منطقه فرود
pit U منطقه فرود
ditching U فرود اضطراری
landing strip U باند فرود
drop zone U منطقه فرود
plunges U فرود امدن
impact point U نقطه فرود
access point U نقطه فرود
parachut U چتر فرود
forced landing U فرود اجباری
descends U فرود امدن
landing site U پایگاه فرود
alight U فرود امدن
plunged U فرود امدن
plunge U فرود امدن
under carriage U ارابه فرود
undercarriage U ارابه فرود
perching U فرود امدن
perches U فرود امدن
perched U فرود امدن
deck landing aid U کمکهای فرود
soft landing U فرود نرم
strip U باند فرود
descend U فرود امدن
descendeur U صفحه فرود
alights U فرود امدن
landed U فرود امده
alighting U فرود امدن
alighted U فرود امدن
undercarriages U ارابه فرود
run way U محوطه فرود
run way U باند فرود
perch U فرود امدن
night landing U فرود شبانه
application of a force U فرود نیرو
landing angle U زاویه فرود
approaches U مسیر فرود
landing area U منطقه فرود
nosediving U فرود عمودی
nosedives U فرود عمودی
nosedived U فرود عمودی
approach clearance U اجازه فرود
nosedive U فرود عمودی
missed approach U فرود اضطراری
land vi U فرود امدن
missed approach U فرود ناقص
landing gear U ارابه فرود
angle of fall U زاویه فرود
landing light U چراغ فرود
landing hill U تپه فرود
landing spot U نقطه فرود
landing weight U وزن فرود
landing site U محل فرود
approach U مسیر فرود
landing zone U منطقه فرود
landing strips U باند فرود
prelanding U قبل از فرود
approached U مسیر فرود
light or lighted U فرود امدن
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
landing mat U باند فرود اضطراری
air landing U فرود از راه هوا
air strip U باند فرود یاپرواز
back dive U شیرجه از پشت و فرود با پا
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
angle of fall U زاویه فرود گلوله
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
service court U محل فرود سرویس
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
lodgment area U منطقه استراحت یا فرود در سر پل
overshoots U فرود ناقص هواپیما
final approach U مسیر نهایی فرود
wave off U فرود همراه با سایش
slope of falp U شیب زاویه فرود
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
overshoot U فرود ناقص هواپیما
overshooting U فرود ناقص هواپیما
glide path U مسیر فرود ازاد
forced landing U فرود اجباری هواپیما
belly flop U با شکم فرود آمدن
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
point of application of a force U نقطه فرود نیرو
approach end U ابتدای باند فرود
helipad U سکوی فرود هلیکوپتر
drop zone U منطقه فرود چترباز
approach chart U نقشه مسیر فرود
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
belly flops U با شکم فرود آمدن
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com